امروز تولدمه و تو نیستى،یک ماهه که ازت خبرى ندارم!بعد از ٤ سال بهم گفتى بهت علاقه ندارم و همینجورى گذاشتى رفتى و ولم کردى!اما من هر سال وقتى شمع هاى تولدمو فوت میکنم از ته دلم تورو آرزو میکنم و تا وقتى که موهام مثه دندونام سفید بشه منتظرت میمونم چون واقعا عاشقتم و هر روز این حسم قوى تر میشه.
تو اینجا رو یادت رفته،خاطره هامونو یادت رفته،همه چیو یادت رفته،خیلى ازت ناراحتم،هر کارى هم بکنى دیگه نمیتونى از دلم دربیارى،قبلا حداقل اگه چیزى نمینوشتى ولى پستایى رو که میذاشتم میخوندى!خیلى خستم،خیلى!قبلا واسه خوشحال کردنم هر کارى میکردى اما الان از اذیت کردنم لذت میبرى!فردا ٣مهره!روز اولین دیدار و من امروز ازت خدافظى کردم واسه همیشه چون دیگه نمیتونم تحمل کنم.
عشقم !
دلم یک دل سیر دقیقه های مشترک میخواهد ، همین و بس …
تو بهاری ؟
نه ، بهاران از توست
از تو وام میگیرد
هر بهار این همه زیبایی را
تولدت مبارک محبوب من